کسی که دل تو براش میتپید،چی شد بی خبر رفت وتنهات گذاشت،دوستش داشتی اندازه زندگیت،ولی حیف یه ذره لیاقت نداشت،چرارفت نفهمیدی اینوهنوز،چی شد ازتو دل کندودیوونه شد،همه چی درست بود ولی یک دفعه،غم وغصه مهمون این خونه شد،هنوزم یه وقتایی دلتنگشی،میری عطرشوگاهی بو میکشی،به قدری شکستی که حس میکنی،همین روزاازغصه دیوونه شی،نمیتونی ازیاداون رد بشی،نمیشه توهم مثل اون بدبشی،تلاشت روکردی و امانشد،نتونستی که راهشوسدبشی،شده کارتوگریه کردن فقط،نمیگیره حتی سراغی ازت،به عکسای اون هی نگاه میکنی،ولی داری باز اشتباه میکنی...
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت